آیهان فرشته کوچولوی مامان بابا

ازمایشهای غربالگری

1391/12/7 12:37
نویسنده : مامانی
200 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم امروز مامانی قراره بره واسه آزمایشهای غربالگری.صبح زود من وبابایی ناشتا رفتیم آزمایشگاه(چون من صبحونه نخوردم بابایی هم چیزی نخورد). بابایی که  هم گشنش بود هم به خاطر من عجله کرد ماشینشو نزدیک تابلوی پارک ممنوع پارک کرد.بعد ازینکه مامان آزمایششو داد و ما با آرامش اومدیم که سوارماشین بشیم و بریم صبحونه بخوریم یهو دیدیم افسر میخواد باباجون رو جریمه کنه باباجون هم که نزدیک ماشین بود باعجله گفت جناب سروان( یازما گلدیم ) افسرهم  بعدش من و بابایی کلی خندیدیم بعدشم با بابایی رفتیم یه دل سیر بال قیماق خوردیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان ایمان
14 اسفند 91 17:36
سلام زن عموی مهریونم خدا قوت .....چه خبر کوچولوی ما چیکار می کنه جنیسیتشو به ما هم بگو با مامانی منتظریم مواظب کوچولوی ما باش .در ضمن زن عمو منم می خوام حاجی کوچولو بشم .
سمیه
18 اسفند 91 17:11
سلام عزیزم تبریک می گم ایشالله نی نی به سلامتی به دنیا بیاد خوشحال می شم به نی نی منم که یه دخملی تو راهی هست سربزنید تا نی نی هامون با هم دوست بشن